آتش عشقت مرا آرام کرد

میّ نابی در برم در جام کرد

 

روزگارم را لب گلگون تو

روشنا چون صبح شهر شام کرد

 

مهربانا! یا حسینا! یا امیر!

نام تو شهدی ز دل در کام کرد

 

بر دل من غصه ات پیغام داد

اشک را قلبم بر او پسغام کرد

با لب خشک تو تر شد چشم دل

سخت با دل قصه ات انجام کرد

نام تو اشکی به جشمانم نشاند

خون به چشم و حسن آن فرجام کرد

 

گرچه معتوقم ولی عبدالحسین

مادرم بر من ز مهرش نام کرد


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها